این مطلب به معرفی کوتاهی ازنگار خیاوی شاعر ترک زبان که با نگاهی زنانه شعر می گوید می پردازد و چند شعر از او بازنشر می شود.
این مطلب به معرفی کوتاهی ازنگار خیاوی شاعر ترک زبان که با نگاهی زنانه شعر می گوید می پردازد و چند شعر از او بازنشر می شود.
«لاک قرمز»، اولین فیلم «سیدجمال سید حاتمی» مشکلات زنان سرپرست خانوار طبقه فرودست جامعه را به تصویر میکشد؛ زنانی که به دلیل ساختار مردسالارانه جامعه که مرد را سرپرست خانواده قلمداد میکنند؛ در دوران حیات مرد خانواده امکان حضور در اجتماع و یادگیری شغل و حرفهای را ندارند. زنان غالباً کمسوادی که پس از مرگ شوهر باید نقشها و مسئولیتهایی را عهدهدار شوند که از قبل توشهای برای پذیرفتن آنها نیندوختهاند و به یکباره خود را در جامعهای میبینند که هیچ حمایت قانونی برای توانمندسازی و آمادهسازی این زنان برای پذیرش نقش و مسئولیتهایی که سالها از آن محروم بودهاند در نظر گرفته نشده است. زنانی که غالباً جذب بازار مشاغل غیررسمی شده و مجبور به قبول ساعات کار طولانی با دستمزدی اندک میشوند.
شکیلا زنی سی و سه ساله با تحصیلات سوم دبیرستان و کوچکترین عضو خانوادهای پنج نفره است. شکیلا مادر و برادرش را در سنین نوجوانی و جوانی از دست داده است. مادر را در سن چهاردهسالگی و به دلیل ابتلا به سرطان و برادر را در بیست و شش سالگی و به دلیل برقگرفتگی که پزشکان آن را خودکشی ذکر کردهاند. شکیلا برای ترک مواد (تریاک، کراک، شیشه و کلونازپام) به مرکز خانه خورشید مراجعه میکند و در جلسات هنر درمانی خانه خورشید استعداد نقاشی او کشف میشود. نقاشیهایی که فرزام پروا روانپزشک داوطلب خانه خورشید «مرکز بازپروری زنان آسیبدیده و معتاد» را بر آن میدارد که در کتاب «گمشده در آیینه» به بررسی نقاشیهای شکیلا و تاریخچه توجه روانکاوان و روانپزشکان به آثار هنری خلقشده توسط بیماران خود که بیانکننده حالات درونی آنهاست بپردازد. تلاش بیمارانی همانند شکیلا برای به کلمه درآوردن اضطراب و بیقراریهای خود که در حالت عادی از بیان آنها ناتوان هستند.
از زمانی که به «بیدارزنی» قول نوشتن این ستون را دادم بیش از دو ماه میگذرد. با وجود تمام مشغلهها، موضوع آنقدر مهم بود که نمیشد گفت: نه، برایش وقت ندارم. حتی نمیشد گوشهی ذهنت بگذاریاش و هر وقت فرصت شد به آن برسی. این بود که تمام این دو ماه را لحظه به لحظه به آن فکر کردم؛ به اینکه چطور با زبان ساده برای خوانندگانی که شاید خواندن متون تخصصی از حوصلهشان خارج باشد این را - که یکی از مهمترین دغدغههای تمام سالهای نوشتنم بوده است - توضیح دهم، که: بله، متن، بر خلافِ تصورِ بسیاری، «نباید» فاقد جنسیت باشد. البته در اینکه نخستین شماره را با شعرهای چه کسی شروع کنم تردیدی نداشتم. مگر چند شاعر زن داریم که با جنسیتشان مینویسند و حین نوشتن، آن جنسیت را با تمام بایدها و نبایدهایش، با تمام حرفهای فروخوردهاش، با تناش که جُدای از روحش نیست، فراموش نمیکنند؟ شعر رؤیا تفتی، بی لحظهای تردید، سرلوحهی این ستونها قرار میگیرد، چرا که دست کم من، در شعر فارسی از شعر او «زنانهتر» نمیشناسم.
مستند «در میان امواج» ساخته مینا کشاورز مستندی است در رابطه با زندگی رقیه ذاکری. زن کارآفرینی که در میناب در تکه زمینی پرت و دورافتاده که از شهرداری اجاره کرده است، به دستفروشهای زن منطقه که از طریق دستفروشی امرار معاش میکنند، سر و سامان میدهد. در گرمای پنجاه درجه میناب برای آنها سرپناه درست میکند و بزرگترین و پررونقترین بازارچه شهر را راهاندازی میکند. زمین پرت و بیارزش دیروز که امروز تبدیل به پررونقترین منطقه میناب شده است، برای شهردار وسوسه کننده است. شهردار درصدد تصرف بازارچه و بیرون کردن رقیه ذاکری برمیآید. دفتر او را پلمپ میکنند. شبانه سایبانهای بازارچه را با لودر تخریب میکنند. رقیه یک تنه میخواهد جلوی این ظلم و بیعدالتی را بگیرد. در کشوری که قانونی برای دفاع از حقوق امثال رقیهها وجود ندارد و فرماندار و قاضی دادگاه منطقه نیز به دلیل نفوذ شهردار در ساختار قدرت، علیه رقیه ذاکریها رأی میدهند.
مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی اولین نمایش خود را در جشنواره سینما حقیقت پشت سر گذاشت. صفر تا سکو، داستان زندگی خواهران منصوریان قهرمانان ووشوی جهان است که سالها بر سکوهای جهانی خوش درخشیدهاند.
این روزها فیلم «من» با بازی لیلا حاتمی بر روی پردههای سینما در حال اکران است فیلمی که تصویری متفاوت از زن به نمایش میگذارد اما باز هم نتوانسته تصویر درستی از زن مدرن بدون بازتولید کلیشههای جنسیتی به تصویر بکشد.
از چاپ همان اولین کتابش، در عمق صحنه بود که سرخوش میشوی از اینکه نویسندهای متولد شده که دغدغه زننگاری دارد و بعد با خواندن آثار دیگر او میبینی درست حدس زدهای! و البته فریبا وفی از نویسندگانی است که در این راه کم نگذاشته، ممارست به خرج داده و خود را تثبیت کرده است.
سنت انتشار نمایشنامه در ایران، مثل شعر و داستان، چاپ در مجلهها بود، تعدادی از بهترین داستانها، شعرها و نمایشنامهها قدیمترها در مجلاتی چون دنیای سخن و فردوسی و... و جدیدترها در صفحات آدینه و گردون و... اولین چاپشان را تجربه کردند. البته بودن دانشورانهی کسانی که گزینش میکردند و شعرهای درست و داستانهای قوی و نمایشهای استخواندار را رد می زدند، بر این روند تاثیر عظیمی داشت. حالا انتشار این متن، که در منتشر شدنش نه توهمی در مقایسه با آن آثار است و نه خیالی در پهلو زدن به تاثیر گذاری آنها، تنها میخواهد دو کار کند، یکی وفاداری به سنت آنها در چاپ مستقل نمایشنامه پیش از اجراهای عمومی و دیگری در معرض دید و نقد و نظر گذاشتن خود.
رقیه در روستای بسیار دورافتادهای بزرگ شد و در ۱۴ سالگی ازدواج کرد؛ ولی برای رقیه هیچوقت قابل درک نیست که چرا مثل پدر و برادرهایش نمیتواند کار کند. این شد که قدم در راه پر از چالشی گذاشت. شهرستانی که رقیه در آن زندگی میکند آمار بالای خشونت علیه زنان در ایران را دارد و او به عنوان کسی که این خشونت را تجربه کرده است، به این نتیجه رسید که بدون داشتن قدرت اقتصادی قادر به مبارزه با خشونت نیست.
ورود